تامّلات

تاملات یک آدم معمولی

تامّلات

تاملات یک آدم معمولی

تاملاتم را اینجا می نوسیم از این جهت که شاید دغدغه ای مشترک وجود داشته باشد و این اندیشه های نپخته راه را برای اندیشیدن افراد دیگری باز کند و البته به امید روزی که این پراکندگی و نپختگی را بتوانم جمع و جور کنم و تاملات به شکل اندیشه های منقح درآیند. ان شا الله

بایگانی
آخرین مطالب

پرسش از پرسش

يكشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۲۷ ق.ظ

ریشه پرسش کجاست؟ فرآیند ایجاد سوال در انسانها چیست؟ آیا سوال از مجرای خارج به انسان تحمیل می شود یا باید در درون خودمان به دنبال منشا پرسش بگردیم؟

تقریبا می توان گفت همه فلاسفه می پذیرند که در کودکی چیزی نمی دانسته اند و در طول زمان کسب معرفت کرده اند البته در چگونگی کسب معرفت اختلاف بسیار است و در شرایط ذهن(1) پیش از معرفت نیز اختلاف وجود دارد اما بدون شک می توان گفت همه می پذیرند که در هنگام تولد چیزی بالفعل نمی دانسته اند. همانطور که قرآن کریم می فرماید: "وَاللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا"(2)

نخستین پرسشی که مطرح می شود اینست که فرآیند داسنتن چگونه آغاز می شود. اینکه انسان در موضع انفعال است و جهان خارج خود را بر حواس ما تحمیل می کند یعنی همانطور که گفته اند ذهن همچون آینه عمل می کند و تنها جهان خارج را منعکس می کند؟

یا اینکه انسان از ابتدا فعالانه با جهان خارج برخورد می کند و از همان ابتدا بر اساس نیازهای طبیعی اش دست به انتخاب می زند و معرفت را چنان کسب می کند که برآورنده احتیاجاتش باشد؟

راه سومی هم قابل تصور است اینکه ذهن انسان ابتدا بیشتر شبیه آینه است و هر چه محتویاتش بیشتر می شود و کسب معرفت می کند اراده اش نیز فزونی می گیرد و به مرور زمان فعالانه تر با جهان خارج برخورد می کند.

اما پرسش چگونه ایجاد می شود؟ اگر ذهن تنها آینه است چرا ما برخی مواقع ذهنمان سوالمند می شود؟ ریشه پرسش کجاست؟ فرآیند ایجاد سوال در انسانها چیست؟ آیا سوال از مجرای خارج به انسان تحمیل می شود یا باید در درون خودمان به دنبال منشا پرسش بگردیم؟

به نظر نمی رسد پرسش از خارج بتواند به ذهن انسان راه پیدا کند. البته قاعدتا منظور از پرسش، آن دسته از سوالاتی است که فرد خودش با آنها مواجه می شود نه سوالات امتحانی یا سوالاتی که دیگران برایش طرح می کنند و بیشتر سوالات بنیادین در رابطه با هستی و انسان و جهان مد نظر است. اگر به درونمان رجوع کنیم و به دنبال منشا پرسش بگردیم چند مساله جلب توجه می کند یکی حواس ادراکی و دیگری اراده ای که در ضمن ایجاد معرفت اعمال می شود و در آخر خود ذهن.

ممکن است شخصی پرسش را ناشی از اختلال در ذهن بداند یعنی محلی که قرار بوده صور ادراکی را در خود نگهداری کند اکنون دچار اختلال شده و دیگر کارایی لازم را ندارد. اما مشکل بتوان پرسش را با اختلال ذهنی مرتبط دانست زیرا هنگامی که سوال می پرسیم تصویر واضحی از مورد سوال داریم و به دنبال پاسخ روشنی نیز می گردیم و صد البته از سایر محتویات حافظه یمان تصویر درستی در اختیار داریم و به دنبال پاسخ سوالمان آنها را مرور می کنیم.

اگر نقش اراده را در شکل گیری معرفت بپذیریم شاید تبیین دقیق تری از پرسش به دست آید پرسش آنگاه شکل می گیرد که ضعف اراده نمایان می شود یعنی فرد دیگر قادر نیست بین تصوراتی که قبل از این حکم را جاری می کرده، همچنان حکم را جاری کند. این حالت اختلال در اراده و قوه حکم را شک یا تردید نامیده اند. به نظر می رسد پرسش حالت بیرونی فرد مردد است. خداوند نیز در قرآن کریم می فرماید: "فَإِن کُنتَ فِی شَکٍّ مِّمَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ فَاسْأَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُونَ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکَ لَقَدْ جَاءکَ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ"(3)

تبیین دیگری نیز می توان برای پرسش ارائه داد. شهید صدر در کتاب مبانی منظقی استقرا(4) مساله علم اجمالی را مطرح می کنند البته ایشان در آنجا صراحتا به چنین مساله نمی پردازند و اصلا وجهه نظر آن کتاب چنین مساله ای نیست اما به نظر بتوان از آن چنین نتیجه گرفت که علم اجمالی و ابهام در علم منشا پرسش است یعنی علم به اینکه نمی دانم منشا حرکت و پرسش می شود.

علم اجمالی در درجه نخست ناشی از حواس ادراکی است. مثلا وقتی چیزی از دور می آید و ما از شکل او پی می بریم که انسان است اما مطمئن نیستیم که زن است یا مرد. اینجا نیز تردید یا عدم اطمینان منشا پرسش می شود اینکه ما نسبت به  آنچه حواسمان به ما نشان می دهند دچار تردیدم و در جستجوی حقیقتی ورای آن تصویر مبهم و ناواضح از شی متحرک(و شاید جهان هستی) هستیم. البته در اینجا محدودیت قوای ادراکی و خاصیت تجریدی عقل، تردید آفرین می شود نه اختلال در قوه حکم.


--------------------

1-البته نفس را نیز می توان به جای ذهن به کار برد اما نهایتا منظور محل نگهداری صور ادراکی است

2-نحل 78

3-آیه 94 سوره یونس "و اگر از آنچه به سوى تو نازل کرده‏ایم در تردیدى از کسانى که پیش از تو کتاب [آسمانى] مى‏خواندند بپرس قطعا حق از جانب پروردگارت به سوى تو آمده است پس زنهار از تردیدکنندگان مباش"

در ضمن این آیه ای است که استاد مطهری در یادداشتهایشان پیرامون سوال بدان اشاره کرده اند.

4-این کتاب فعلا در اختیارم نبود لذا نقل به مضمون و با کمک حافظه بوده که در اولین فرصت با متن اصلی کتاب تطبیقش خواهم داد.

*ان شا الله در فرصتی دیگر همین نگاشته را کامل تر می کنم.

  • احسان سالاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی